به استخون رسیده زخم این کارد
جلو نرو جلو نرو جلو نه
وجودمو نفس نفس بگیرن
وجودمو بگیرن و تو رو نه
ادامه دارد…
.
#ترانه_سرا #بهزاد_رحیمی
به استخون رسیده زخم این کارد
جلو نرو جلو نرو جلو نه
وجودمو نفس نفس بگیرن
وجودمو بگیرن و تو رو نه
ادامه دارد…
.
#ترانه_سرا #بهزاد_رحیمی
غزل
نت به نت را روی هم چید و طنین را آفرید
خنده کرد و خندههای مرمرین را آفرید
واژهای اصلا نبود اما برایت واژه ساخت
چشم زیبای تو را دید آفرین را آفرید
در فضای خالی این کهشکشان سوت و کور
خانهات را ساخت اینگونه زمین را آفرید
میپرستیدند مردم، هر بتی مثل تو بود
تو رقیبش میشدی این شد که دین را آفرید
و … خدا از دوری تو خسته شد شعری نوشت
شب شد و باران گرفت و نیکوتین را آفرید
شعر را میخواست بفرستد برای تو، شبی
پس، گرفت او دست من را و همین را آفرید
— بهزاد رحیمی
ترانه کافه خاطرات با صدای آسو منتشر شد
متن ترانه:
نشستم توی کافهی خاطرات
تو نیستی، ولی زل زدم تــو چشات
نشستی چشامو رصد میکنی
به سختی تو اشکاتو سد میکنی
غرورت نمیذاره عاشق بشی
بگو کی میخوای از غرور خستهشی
تو نیستی و سرد میشه این قهوه هم
از این کافه تنهایی باید برم
تو عاشق میکنی شهرو
مث بارون پاییزی
غمامو از تو میگیرم
چقد خوبه غم انگیزی
یه حس خوب ازت ساختم
محاله بی تو این دنیا
مرورت میکنم هر شب
توی رویاتم این روزا
چقد سخته این انتظار عبث
به تو فکـــر کردن توی هر نفس
زمین و زمانو به هم دووووختن
توی خاطره روز و شب سوختن
هنوزم میبینم بهم زل زدی
بذار باورم شه که تو اومدی
سکوتت منو میکشه واقعا
حواسم به توئه یه حرفی بزن
#ترانه
همیشه با تو، من رو راست بودم
تو بودی همدم شادی و دردم
بجز اشکای تنهایی یک مرد
ازت چیزی رو من پنهون نکردم
#بهزاد_رحیمی
آهنگ #بانو با صدای #ئاسو منتشر شد
ترانهسرا: #بهزاد_رحیمی
متن ترانه:
بدون بودنت آینده مبهمه
بدون بودنت حتی هوا کمه
بارونی کردی باز، هوای کافه رو
برو ولی الان، تو این هوا نرو
دیوار و عکس تو، بارون و عطر تو
شهرو دیوونه کرد، این شال و چتر تو
آرامش منو گاهی به هم بریز
این مرد محکمو گاهی به هم بریز
تو خلوت خودت، پناه بده منو
از من بگیر بانو این ترس رفتنو
دنیام عوض شده با عطر بودنت
اردیبهشتمه، گلهای پیرهنت
رفتی و چشم تو، آرامشم نشد
اما از عشق من، یه ذره کم نشد
حالم اگه بده، دلواپسم نباش
دنیامو دادمو، عاشق شدم بجاش
#بهزاد_رحیمی